تبلیغات
خودت هر مقاله‌ای رو ترجمه کن!
مهم نیست زبانت چقدر خوبه، هر مقاله‌ی تخصصی رو میتونی با #ترجمیار ترجمه کنی. آزمایشش تا ۲۰۰۰ کلمه رایگانه!
https://www.tarjomyar.ir
زبان مبدأ ▾
will
۰/۵۰۰۰
زبان مقصد
▾
ترجمه‌کن!
اراده، تصمیم، عزم، اشتیاق، علاقه
ترجمه شده با موتور محاوره در ۰.۰۴۲۴ ثانیه
دیکشنری با کمک 
will در دیکشنری
معنی‌های will
اراده، تصمیم، عزم، اشتیاق، علاقه، رغبت، نیت، قصد، یازش، یازه، خواست، میل، خواسته، تمایل، کام، وصیت نامه، خواستنامه، اراده کردن، عزم کردن، تصمیم گرفتن، مصمم شدن، خواستار شدن، میل کردن، وصیت کردن، بخشیدن، خواستنامه نوشتن، مقدر کردن، مشیت کردن، (فعل معین - برای نشان دادن آینده) خواهم -، خواهد -، خواهند - (و غیره)، (برای نشان دادن عزم یا اراده یا اجبار یا محذور)، (برای نشان دادن تمایل یا ناچاری یا خصلت)، (برای تعارف و پرسش مودبانه)، (برای نشان دادن ویژگی یا عادت)، (برای نشان دادن حدس یا انتظار)، خواهش، ارزو، فعل کمکی 'خواهم '
/wɪl/
/wɪl/مترادف‌های will
متضادهای will
| معنی | نقش | کلمات |
|---|
مثالهایی از will
کلمات مرتبط با will
- freewill
- داوطلبانه، داو خواهانه، از روی میل (نه به اجبار)، میلی، خواستارانه، با طیب خاطر، با رضا و رغبت، اختیاری
- goodwill
- guidwille
- swill
- زیاده نوشیدن، (در خوردن مشروب الکلی) زیاده روی کردن، میگساری کردن، پرنوشی کردن، آب کشیدن، آبشور کردن، (مواد زائد آشپزخانه مانند پوست خیار یا پوست سیب زمینی که باآب آمیخته و به خوک می خورانند) آشغال آشپزخانه، به خوک آشغال خوراندن ، آشغال خوری یا خورانی، سرکشیدن، زود خوردن، خیس کردن
- twill
- پارچه ی جناغی، (سبدبافی و پارچه بافی) بافت یک در میان، بافت دو یک، پارچه ی جناغی بافتن، یک در میان بافتن، طرح جناغی، (قدیمی - شاعرانه) it will، پارچه جناغی، پارچه جناغی بافتن
- twilled
- unwilling
- unwillingly
- unwillingness
- weewilled
- whippoorwill
- willable
- willamette
- willard
- willed
- willemite
- willemstad
- willet
- (جانور شناسی) ویلت (مرغ ساحلی پا دراز بومی امریکا - catoptrophorus semipalmatus از تیره ی scolopacidae)، مرهساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
- willful
- william
عبارت‌های مرتبط با will
- will call
- (امریکا - فروشگاه های بزرگ) بخشی که در آن کالاها را برای مشتری نگه می دارند (مثلا تا پول آن را بدهد)
- will he nill he
- will i, nill i
- will less
- will o the wisp
- will o' the wisp
- after one's will
- against one's will
- an effort of will
- at will
- come when you will
- free will
- (فلسفه و الهیات) اختیار (در برابر: جبر determinism)
- فلسفه ی اختیار
- اختیار گرایی
- اختیاری
- ازادی اراده
- طیب خاطر
- freedom of the will
