stick
۰/۵۰۰۰
  • clear
ترجمه‌کن!
شاخه ی درخت (به ویژه اگر خشک و از درخت بریده یا شکسته شده باشد)، ترکه، چوب، هیزم، تکه (چوب)
  • کپی متن ترجمه‌شده
  • تایید ترجمه
  • رد ترجمه
  • پیشنهاد ترجمه
  • قبول ترجمه پیشنهادی
  • رد ترجمه پیشنهادی

stick در دیکشنری


معنی‌های stick

شاخه ی درخت (به ویژه اگر خشک و از درخت بریده یا شکسته شده باشد)، ترکه، چوب، هیزم، تکه (چوب)، هر چیز ترکه مانند یا تخته مانند: لول، قلم، عدد، چوگان، (با هر چیز نوک تیز) سوراخ کردن، فرو کردن یا رفتن، چپاندن، داخل (سوراخ و غیره) کردن، فرو بردن، تپاندن، (با پونز یا چسب و غیره) الصاق کردن، چسباندن، زدن، دوسانیدن، گیر کردن، گیر انداختن، (عامیانه) قرار دادن، گذاشتن، نهادن، انداختن، (عامیانه) گیج کردن یا شدن، سر در گم شدن یا کردن، (خودمانی) تحمیل کردن، (کاری را) به گردن کسی گذاشتن، (به کسی) انداختن، گران فروختن، کلاه گذاشتن، گول زدن، مغبون کردن، ماندن، قرار گرفتن، (در خاطر) نگهداشتن، (به خاطر) سپردن، (اتهام و غیره را) ثابت کردن، دوستی کردن، همیاری کردن، (از هم)پشتیبانی کردن، پایداری کردن، ادامه دادن، ممارست کردن، دوام آوردن، رویگردان بودن (از)، بی میلی نشان دادن، (با: out یا up یا through و غیره) بیرون زدن، برجسته بودن، برقلمبیدن، بیرون آوردن، پیگیری کردن، دنبال گیری کردن، منحرف نشدن، چوبدستی، وسه، کدین، شنگینه، گوازه، کوتنگ، کدنگ، چنبه، باهو، عصا، (به ویژه کرفس) ساقه، آدم احمق، پخمه، کند ذهن ، وسیله ی تهدید یا وادارسازی، سکه، انگیزان، چسبندگی، چسبش، (مخفف) stick shift، (ارتش - بمب یا چترباز و غیره) افکنده شده به صورت یک خط در سرتاسر منطقه ی هدف، (خودمانی) سیگار ماری جوانا، (هواپیمایی) رجوع شود به: joystick، (کشتی) دکلی، بخشی از دکل، (حشرات و غیره را) با سوزن به مقوا یا تخته زدن، به میخ کشیدن، به سوزن کشیدن، (تاک یا گیاه بالا رو را) با چوب نگهداشتن، تیر زیر گیاه گذاشتن، (انگلیس - عامیانه) تحمل کردن، به خود هموار کردن، چسبیدن، الصاق شدن، وصل شدن، دوسیدن، پشلیدن، رجوع شود به: drumstick، فرورفتن، گیر افتادن، سورا  کردن، نصب کردن، الصاق کردن، چماق، وضع، چسبناک، تاخیر، پیچ درکار، تحمل کردن، تردید کردن، وقفه

تلفظ انگلیسی/stɪk/
تلفظ آمریکایی/ˈstɪk/

مترادف‌های stick

معنینقشکلمات
چسبندگیاسمstick, adherence, cohesion, tenacity, pastiness
چسبناکاسمstick, viscose, slab, goo, stickiness
چوباسمshaft, stick, bat, rod, wood, timber, stave, spunk
چماقاسمstick, bat, club, cudgel, bludgeon, mace, truncheon, stave, maul, quarterstaff
عصااسمstick, bat, rod, ferule, cane, wand, walking stick, baton, truncheon
وقفهاسمsuspension, abeyance, break, pause, interval, hiatus, standstill, cease, paralysis, stick, gap, station, timeout, caesura, chasm, jib, deadlock, desuetude
وضعاسمdeduction, stand, speed, action, gesture, behavior, demeanor, situation, status, position, disposition, imposition, trim, stick, pose, self, aspect, setup, ordonnance, bearing, poise, station, footing, deportment, lie, mien, posture, phase, situs, stance
چوب دستیاسمstick, staddle, rattan, cane, walking stick, billy
باهواسمstick, doorpost, doorjamb
تاخیراسمsuspension, stick, lag, cunctation, delay, reprieve, retardation, deferment, postponement, mora, tarriance
شلاقاسمlash, stick, switch, whip, whiplash, flagellum, scourge, knout, horsewhip
پیچ درکاراسمstick
چسبناک کردنفعلstick, lime
گیر افتادنفعلstick, pin, strand, tangle
فرو بردنفعلstick, sink, pick, ram, immerse, plunge, swallow, dig in, stab, gulp, immerge, ingulf
تردید کردنفعلdoubt, stick, totter
گیر کردنفعلfoul, stick, falter, stammer, stymie
نصب کردنفعلfix, stick, set, mount, erect, pitch, install, instal, set up, fay, uprear
سوراخ کردنفعلstick, puncture, bore, gimlet, delve, gore, jab, pierce, dig a hole, perforate, notch, thrust, broach, punch, cut a hole, stab, impale, peck a hole
چسبیدنفعلadhere, stick, hold, cohere, inhere, pester, incline, paste, glue, cleave, handfast
تحمل کردنفعلstomach, support, stand, tolerate, withstand, bear, stick, comport, sustain, suffer, endure, bide, thole, experience, undergo
بهم پیوستنفعلknot, graft, incorporate, unite, concrete, stick, link, admix, interlock, interconnect, bind, interlink, concatenate, pan, knit, seam, inosculate
چسباندنفعلattach, stick, bind, agglutinate, paste, glue, fasten, gum, cement, sew on
بستنفعلclose, truss, attach, ban, impute, bar, stick, connect, colligate, bind, hitch, seal, clog, assess, tie up, choke, shut, shut down, block, fasten, belt, bang, pen, shut off, tighten, blockade, hasp, clasp, knit, jam, wattle, plug, congeal, curdle, curd, jell, lock, coagulate, cork, spile, picket, padlock, ligate, obturate, occlude, portcullis, posset, switch on
الصاق کردنفعلattach, stick

کلمات مرتبط با stick

عبارت‌های مرتبط با stick



X

موتور ترجمه‌ی محاوره

موتور محاوره ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۳۰ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل زیرنویس فیلم‌ها است و مجموعه‌ای از رمان‌ها، و داستان‌های ترجمه‌شده نیز در این پیکره گردآوری‌شده‌اند.
تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۱۲ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آنجایی که زبان محاوره فارسی بسیار متفاوت از زبان رسمی است موتور ترجمه محاوره به صورت کاملا مستقل از موتور رسمی آموزش داده شده در ابتدای درخواست شما رسمی یا محاوره بودن متن به صورت خودکار توسط سیستم شناسایی شده و مناسب‌ترین موتور برای آن انتخاب می‌شود.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت استاز همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

موتور ترجمه‌ی رسمی

موتور رسمی ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۶۵ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل اخبار گردآوری و ترجمه‌شده از خبرگزاری‌های معتبر نظیر cnn، bbc، reuters و مجلات خارجی در طول سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ گردآوری شده است. بخش دیگری از این پیکره با انتخاب جملات ترجمه‌شده از سایت ویکی‌پدیا آماده شده و بخشی دیگر از آن به مقالات علمی و تخصصی اختصاص داده‌شده است.

تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۲۵ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت است از همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

زمان ترجمه

ترجمه‌ی متنی که وارد کردید ثانیه طول کشیده است. این یعنی بطور متوسط ثانیه برای هر کلمه زمان سپری شده است.

با این حساب، ترجمه‌ی یک پست از یک وبلاگ خارجی (که حدوداً ۵۰۰ کلمه دارد) مجموعاً ثانیه طول می‌کشد. این را با یک مترجم انسان مقایسه کنید!

با کمک ماشین شما هم می‌توانید با سرعتی بیش از سرعت یک مترجم حرفه‌ای ترجمه‌های باکیفیت قابل‌قبول داشته باشید. کافیست از سرویس کمک مترجم «ترجمیار» استفاده کنید و خودتان ترجمه کنید

برنامک ترگمان!

برای سهولت بیشتر در استفاده از ترگمان، می‌توانید از برنامک آن استفاده کنید.