set
۰/۵۰۰۰
  • clear
ترجمه‌کن!
نشاندن، گذاشتن، قرار دادن، نهادن، هشتن
  • کپی متن ترجمه‌شده
  • تایید ترجمه
  • رد ترجمه
  • پیشنهاد ترجمه
  • قبول ترجمه پیشنهادی
  • رد ترجمه پیشنهادی

set در دیکشنری


معنی‌های set

نشاندن، گذاشتن، قرار دادن، نهادن، هشتن، نصب کردن، کار گذاشتن، زدن، (آتش) گیراندن، (معمولا با: down) نوشتن، نگاشتن، یادداشت کردن، واداشتن، تنظیم کردن، میزان کردن، (استخوان) جا انداختن، بستن، استخوان بندی کردن، محکم کردن یا شدن، سفت کردن یا شدن، ماسیدن، آراستن، چیدن، - کردن، - درآوردن، - شدن، معین کردن، تعیین کردن، معلوم کردن، برقرار کردن، بجا گذاشتن، (رکورد و غیره را) شکستن، کاشتن، متوجه کردن، گرداندن، راندن، گماشتن، مستقر کردن، مسافرت کردن، (به سفر یا حرکت و غیره) پرداختن، رفتن، غروب کردن، طرح ریزی شده، ماسیده، ثابت، بی حرکت، مصمم، آماده، مجموعه، ابزارگان، دسته، دوره، (دندان یا ظرف چینی و غیره) دست، سرویس، (رادیو و بی سیم و غیره) دستگاه، (ریاضی) مجموعه، افزانه، مهر زدن، صحه گذاردن، امضا کردن، (پرنده) روی تخم نشستن، (محلی) رجوع شود به: sit، گروه، جرگه، زمره، جهت، سو، گرایش، تمایل، حالت، وضع، شکل، قلمه، نهال، (تنیس و غیره) ست، تند شدن، باردادن، منظم، (مصر باستان) ست (مظهر بدی)، دستگاه، یکدست ظروف وغیره، سمت، قرار گرفته، واقع شده، لجوج، دقیق، روشن، گذاردن، مرتب کردن، سوار کردن، جاانداختن

تلفظ انگلیسی/set/
تلفظ آمریکایی/ˈset/

مترادف‌های set

معنینقشکلمات
مجموعهاسمcomplex, collection, scrapbook, almanac, set, anthology, chrestomathy, treasury, music book, reading book, set of series
دستگاهاسمapparatus, set, appurtenance, device, machine, system, machinery, plant, mechanism
دستاسمhand, paw, set, arm, handshake, team, manus, fin
دستهاسمdetachment, school, section, regimen, hand, party, order, stack, handle, shaft, sect, kind, clump, clique, set, troop, stem, fagot, lever, team, pack, sheaf, army, host, corps, group, company, category, class, gang, assortment, grouping, estate, junta, ear, helm, cluster, ensign, batch, deck, knob, handhold, handgrip, bevy, tuft, fascicle, genre , genus, brigade, wisp, parcel, clan, gens, confraternity, drove, congregation, covey, stud, haft, hilt, skein, helve, horde, nib, shook, rabble, skulk, squad, trusser
یک دستاسمlevel, set
دورهاسمspace, course, age, era, period, term, cycle, set, periodicity, periphery, stretch, spell, circuit, stadium, epoch, felly
جهتاسمsense, direction, cause, point, orientation, course, aim, trepan, sake, set, bearing
روشنصفتalight, light, bright, on, alive, clean, definite, explicit, express, unequivocal, shrill, vivid, set, transparent, intelligible, sunny, limpid, lucid, clean-cut, distinct, pellucid, clear-cut, cloudless, serene, diaphanous, eidetic, elucidated, fogless, luculent, legible, lightsome, nitid, perspicuous, transpicuous
واقع شدهصفتset
دقیقصفتcareful, accurate, precise, exact, detailed, stringent, astringent, tender, advertent, watchful, exquisite, wistful, sound, set, punctual, astute, scholastic, subtle, tenuous, particular, literal, punctilious, scrutinizing
لجوجصفتpersistent, opinionated, dogged, obstinate, set, stubborn, stuffy, intractable, obstreperous, pertinacious, mulish, obdurate, dour, irrefragable, waspish
نشاندنفعلseat, embed, infix, set, imprint, imbed, immigrate, push, enchase, inlay, set down, stud
کار گذاشتنفعلfix, set, enchase, install, instal
نصب کردنفعلfix, stick, set, mount, erect, pitch, install, instal, set up, fay, uprear
قرار دادنفعلlodge, place, put, fix, pose, park, row, set, mount, pack, locate, include, posture, posit, superpose
مستقر شدنفعل settle, fix, set
غروب کردنفعلset, go down
گذاردنفعلpose, import, set, put on, instate, invest, imprint, repose, lay, thole
نهادنفعلset, invest
مرتب کردنفعلorder, range, regulate, arrange, set, serialize, dispose, marshal, collocate, put in order, regularize, classify, tidy, draw up, redd, line up, straighten
چیدنفعلcut, trim, lop, arrange, set, pick up, pluck, pick, mow, pull, pare, clip, crop, flunk, pick over, snip, skive, tear away
سفت شدنفعلset, be thickened, tighten, become stiff, harden, become rigid, toughen, become fast, become firm, become hard, become tough, become thick, become tight, congeal, coagulate
اغاز کردنفعلinitial, set, tee off, begin, commence, inchoate, inaugurate, incept, initiate, sparkplug
قرار گرفتهفعلset
جاانداختنفعلset

کلمات مرتبط با set

عبارت‌های مرتبط با set



X

موتور ترجمه‌ی محاوره

موتور محاوره ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۳۰ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل زیرنویس فیلم‌ها است و مجموعه‌ای از رمان‌ها، و داستان‌های ترجمه‌شده نیز در این پیکره گردآوری‌شده‌اند.
تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۱۲ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آنجایی که زبان محاوره فارسی بسیار متفاوت از زبان رسمی است موتور ترجمه محاوره به صورت کاملا مستقل از موتور رسمی آموزش داده شده در ابتدای درخواست شما رسمی یا محاوره بودن متن به صورت خودکار توسط سیستم شناسایی شده و مناسب‌ترین موتور برای آن انتخاب می‌شود.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت استاز همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

موتور ترجمه‌ی رسمی

موتور رسمی ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۶۵ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل اخبار گردآوری و ترجمه‌شده از خبرگزاری‌های معتبر نظیر cnn، bbc، reuters و مجلات خارجی در طول سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ گردآوری شده است. بخش دیگری از این پیکره با انتخاب جملات ترجمه‌شده از سایت ویکی‌پدیا آماده شده و بخشی دیگر از آن به مقالات علمی و تخصصی اختصاص داده‌شده است.

تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۲۵ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت است از همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

زمان ترجمه

ترجمه‌ی متنی که وارد کردید ثانیه طول کشیده است. این یعنی بطور متوسط ثانیه برای هر کلمه زمان سپری شده است.

با این حساب، ترجمه‌ی یک پست از یک وبلاگ خارجی (که حدوداً ۵۰۰ کلمه دارد) مجموعاً ثانیه طول می‌کشد. این را با یک مترجم انسان مقایسه کنید!

با کمک ماشین شما هم می‌توانید با سرعتی بیش از سرعت یک مترجم حرفه‌ای ترجمه‌های باکیفیت قابل‌قبول داشته باشید. کافیست از سرویس کمک مترجم «ترجمیار» استفاده کنید و خودتان ترجمه کنید

برنامک ترگمان!

برای سهولت بیشتر در استفاده از ترگمان، می‌توانید از برنامک آن استفاده کنید.