تبلیغات
خودت هر مقاله‌ای رو ترجمه کن!
مهم نیست زبانت چقدر خوبه، هر مقاله‌ی تخصصی رو میتونی با #ترجمیار ترجمه کنی. آزمایشش تا ۲۰۰۰ کلمه رایگانه!
https://www.tarjomyar.ir
زبان مبدأ ▾
pay
۰/۵۰۰۰
زبان مقصد
▾
ترجمه‌کن!
پرداختن، پرداخت کردن، (پول) دادن، تادیه کردن، تسویه کردن
ترجمه شده با موتور محاوره در ۰.۰۴۲۴ ثانیه
دیکشنری با کمک 
pay در دیکشنری
معنی‌های pay
پرداختن، پرداخت کردن، (پول) دادن، تادیه کردن، تسویه کردن، بازپرداخت کردن، بازپرداختن، (احترام یا توجه و غیره) کردن، بازده داشتن، سود (یا درآمد) دادن، ارزیدن، ارزش داشتن، فایده داشتن، نفع داشتن، تلافی کردن، جبران کردن یا شدن، به سزای خود رسیدن یا رساندن، مزد، دستمزد، حقوق، پرداخت هزینه (ی سفر و غیره)، فوق العاده، دارای روزنه برای انداختن پول، پولی، (خاک معدنی) غنی، باصرفه (که ارزش بهره برداری را دارد)، قابل بهره برداری، به حساب ریختن یا گذاشتن، (نادر) آدم بدحساب، (برای مقاوم کردن در مقابل آب) قیراندود کردن، دادن، کار سازی داشتن، بجااوردن، انجام دادن، حقوق ماهیانه، اجرت، وابسته به پرداخت
/peɪ/
/ˈpeɪ/مترادف‌های pay
متضادهای pay
| معنی | نقش | کلمات |
|---|
مثالهایی از pay
کلمات مرتبط با pay
- overpay
- overpayment
- papaya
- (گیاه شناسی)، خربزه درختی، پاپایا (carica papaya که درخت بومی امریکای استوایی بوده و میوه ی خربزه مانندی می دهد)، عنبه هندی، پاپایه، میوه عنبه هندی
- payable
- (چک - با: to) در وجه، قابل پرداخت، پرداختنی، سررسیده، به موعد پرداخت رسیده، (معدن و غیره) سودآور، (جمع) حساب های پرداختنی
- payback
- paycheck
- payday
- payee
- payer
- paygrade
- payload
- بار یا محموله ی سودآور، (هواپیما و فضاناو و غیره) بار، ظرفیت باربری (مثلا تعداد مسافران و باروبنه ی آنها در مقابل سوخت و سایر چیزهایی که به مصرف خود هواپیما می رسد)
- payloader
- paymaster
- payment
- paymistress
- paynim
- payoff
- مبلغ یا موعد پرداخت، تسویه، حسابرسی، بازپرداخت، مبلغ بازپرداخت شده، جبران، غرامت، عوض، تلافی، تقاص ، (عامیانه ) رشوه، باج سبیل، بازده
- payola
- (امریکا - خودمانی) رشوه (به ویژه پولی که شرکت ها و غیره به گویندگان رادیو و غیره می دهند که ضمن صحبت کالای آنها را تبلیغ یا تعریف کنند)، وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود، رشوه
- payor
- payout
عبارت‌های مرتبط با pay
