order-
۰/۵۰۰۰
  • clear
ترجمه‌کن!
ترتیب، نظم، سامان، قوام، دهناد
  • کپی متن ترجمه‌شده
  • تایید ترجمه
  • رد ترجمه
  • پیشنهاد ترجمه
  • قبول ترجمه پیشنهادی
  • رد ترجمه پیشنهادی

order- در دیکشنری


معنی‌های order-

ترتیب، نظم، سامان، قوام، دهناد، سرواد، رتبه، طبقه(ی اجتماعی)، ارج، رده، رسته، درجه، سلک، پیروی از قانون، نظم و ترتیب اجتماعی، نظم عمومی، مدال، نشان، دریافت کنندگان نشان، دارندگان مدال، رسته ی دارندگان نشان بخصوص، وضع، حالت، نهشت، بود وارش، فرمان، حکم، دستور، امر، نوع، گونه، قسم، جور، سفارش (برای خرید و غیره)، (کالا یا خدمات) سفارش داده شده، سفارشی، فرمایش، سپارش، (رستوران و غیره) خوراک سفارش داده شده، پرس، (دستور زبان) جمله بندی، طرز قرارگیری واژه ها، انسجام، (حقوق) حکم دادگاه، حکم قاضی، رای پارلمان، تصمیم شورا، (ریاضی) رایش، مرتبه، دوره، رایشی، ترتیب اعداد، ردیف نمرات، تعداد ستون ها (یا ردیف ها)، مرتب کردن، سامان دادن، منظم کردن، سر و صورت دادن، حکم کردن، فرمان دادن، دستور دادن، امر کردن، (کالا یا خدمات و غیره) سفارش دادن، نظام، روش، مقیاس، اندازه، میزان، حد، حدودا، طرز قرارگیری و ترتیب چیزها یا رویدادها: سلسله، زنجیره، سازگان، رده بندی، طبقه بندی، زینه گذاری، سازمان، (دادگاه یا نیایش کلیسایی یا گردهمایی) روش معمول، (معماری) هریک از سبک های معماری کلاسیک (یونانی و رومی) که با شناخت شکل ستون و سرستون معین می شود، سبک معماری، نوع ستون (رجوع شود به: doric و ionic و corinthian)، (رده بندی گیاهان و جانوران) راسته (زیر رده و بالای تیره قرار دارد)، (اقتصاد و دارایی) دستور پرداخت (کتبی)، دستور تحویل، دستور استرداد، (الهیات مسیحی) هریک از نه طبقه ی فرشتگان، رتبه ی فرشته، رتبه یا طبقه ی کشیشان، (معمولا جمع) مقام کشیشان، انتصاب رسمی کشیش (holy orders هم می گویند)، (قدیمی) کشیش را رسما منصوب کردن، دسته، زمره، صنف، ایین ومراسم، فرقه یاجماعت مذهبی، گروه خاصی، انجمن، دسته اجتماعی، انتظام، ارایش، رسم، مقام، مرحله، درمان، امریه

تلفظ انگلیسی/ˈɔːdə/
تلفظ آمریکایی/ˈɔːrdər/

مترادف‌های order-

معنینقشکلمات
ترتیباسمorder, arrangement, run, sequence, discipline, system, setup, ordonnance, rank, ordering, serialization, regularity, scheme, assortment, configuration, layout, management, collocation
نظماسمorder, arrangement, discipline, system, array, rank, regularity, verse, poetry, poem, rhyme, collocation, meter, rime
ارایشاسمorder, arrangement, muster, attire, garnish, ornament, array, embellishment, formation, toilet, dressing, polish, inflorescence, decor, purfle, toilette, habiliment, fig, finery, garnishment, ornamentation, toiletry, mounting
انجمناسمorder, union, association, assemblage, faction, meeting, community, society, assembly, convention, institute, moot, group, company, council, convocation, congress, club, guild, coterie
حوالهاسمassignment, order, draft, check, transference, cheque
خطاسمhand, order, groove, way, road , character, bar, mark, letter, row, line, file, feature, writing, track, script, streak, charter, letter missive, stripe, calligraphy, rut, ruler, ruck, message, legend, fascia, stria, handwriting, penmanship, printmaking, tails
دستوراسمbrief, formula, direction, order, rule, regulation, behest, program, permission, injunction, say-so
فرماناسمorder, bill, word, edict, precept, instruction, command, decree, mandate, commission, errand, institute, sanction, ordonnance, charter, steering wheel, commandment, ordinance, handlebar, rescript
نوع اسمbreed, persuasion, order, quality, nature, suit, sort, manner, kind, type, stamp, brand, method, class, species, genre, gender, genus, ilk, kidney, variety, speckle
مقاماسمpost, stand, capacity, dwelling, residence, domicile, order, function, office, status, position, mode, title, tone, eminence, dignity, rank, pew, station, eminency, portfolio
صنفاسمorder, caste, fraternity, guild
زمرهاسمorder, category, class
رسماسمorder, way, wont, custom, tradition, mode, rule, picture, method, ceremony, drawing
ارجاعاسمorder, reference, errand, comission
فرمایشاسمorder, wish, word, remark, command
امراسمmatter, order, circumstance, job, ploy, precept, affair, behest, fiat, ordinance
سیاقاسمorder, style, way, arithmetic, manner, form, method
دستهاسمdetachment, school, section, regimen, hand, party, order, stack, handle, shaft, sect, kind, clump, clique, set, troop, stem, fagot, lever, team, pack, sheaf, army, host, corps, group, company, category, class, gang, assortment, grouping, estate, junta, ear, helm, cluster, ensign, batch, deck, knob, handhold, handgrip, bevy, tuft, fascicle, genre, genus, brigade, wisp, parcel, clan, gens, confraternity, drove, congregation, covey, stud, haft, hilt, skein, helve, horde, nib, shook, rabble, skulk, squad, trusser
ضابطهاسمorder, criterion, rule, prototype, law
ردیفاسمorder, run, row, tier, string, series, line, rank, cue, succession
رتبهاسمorder, degree, grade, rating, dignity, rank, stratum, station, step
امریهاسمorder, precept, prescription, letter missive, directive, prescript
انتظاماسمorder, discipline
اییناسمorder, religion, ethic, ordinance
سفارشاسمorder, instruction
طرز قرار گیریاسمorder, lineup
راستهاسمorder, row, phylum
نظاماسمorder, system
ایین و مراسماسمorder
فرقهیاجماعت مذهبیاسمorder
گروهخاصیاسمorder
دسته اجتماعیاسمorder
درماناسمorder, treatment, remedy, therapy
ساماناسمcapability, skill, wealth, border, abutment, order, country, region, knowledge, rest, target, welfare, calmness, furniture, arms, mind, wit, repose, well-being
سازاسمorder, apparatus, harmony, accoutrements, tool, musical instrument, equipment, outfit, disposition, music, materiel, arms, mouth organ
تنظیم کردنفعلorder, adjust, modulate, regulate, redact, formulate, frame, control, regularize, regiment, make out, edit, line up
برات دستور دادنفعلorder
سفارش دادنفعل order, indent
مرتب کردنفعلorder, range, regulate, arrange, set, serialize, dispose, marshal, collocate, put in order, regularize, classify, tidy, draw up, redd, line up, straighten
منظم کردنفعلorder, regulate, arrange, put in order, make regular, regularize , tidy
فرمان دادنفعلorder, command, ordain
فرمودنفعلorder, command, bid, mouth

کلمات مرتبط با order-

عبارت‌های مرتبط با order-



X

موتور ترجمه‌ی محاوره

موتور محاوره ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۳۰ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل زیرنویس فیلم‌ها است و مجموعه‌ای از رمان‌ها، و داستان‌های ترجمه‌شده نیز در این پیکره گردآوری‌شده‌اند.
تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۱۲ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آنجایی که زبان محاوره فارسی بسیار متفاوت از زبان رسمی است موتور ترجمه محاوره به صورت کاملا مستقل از موتور رسمی آموزش داده شده در ابتدای درخواست شما رسمی یا محاوره بودن متن به صورت خودکار توسط سیستم شناسایی شده و مناسب‌ترین موتور برای آن انتخاب می‌شود.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت استاز همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

موتور ترجمه‌ی رسمی

موتور رسمی ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۶۵ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل اخبار گردآوری و ترجمه‌شده از خبرگزاری‌های معتبر نظیر cnn، bbc، reuters و مجلات خارجی در طول سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ گردآوری شده است. بخش دیگری از این پیکره با انتخاب جملات ترجمه‌شده از سایت ویکی‌پدیا آماده شده و بخشی دیگر از آن به مقالات علمی و تخصصی اختصاص داده‌شده است.

تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۲۵ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت است از همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

زمان ترجمه

ترجمه‌ی متنی که وارد کردید ثانیه طول کشیده است. این یعنی بطور متوسط ثانیه برای هر کلمه زمان سپری شده است.

با این حساب، ترجمه‌ی یک پست از یک وبلاگ خارجی (که حدوداً ۵۰۰ کلمه دارد) مجموعاً ثانیه طول می‌کشد. این را با یک مترجم انسان مقایسه کنید!

با کمک ماشین شما هم می‌توانید با سرعتی بیش از سرعت یک مترجم حرفه‌ای ترجمه‌های باکیفیت قابل‌قبول داشته باشید. کافیست از سرویس کمک مترجم «ترجمیار» استفاده کنید و خودتان ترجمه کنید

برنامک ترگمان!

برای سهولت بیشتر در استفاده از ترگمان، می‌توانید از برنامک آن استفاده کنید.