line
۰/۵۰۰۰
  • clear
ترجمه‌کن!
خط، سطر، کشه، رج، کشا
  • کپی متن ترجمه‌شده
  • تایید ترجمه
  • رد ترجمه
  • پیشنهاد ترجمه
  • قبول ترجمه پیشنهادی
  • رد ترجمه پیشنهادی

line در دیکشنری


معنی‌های line

خط، سطر، کشه، رج، کشا، طناب، نخ، ریسمان، رسن، بند، رشته، رجه (که روی آن لباس می خشکانند - clothesline هم می گویند)، نوار متر، نوار اندازه گیری، سیم (به ویژه سیم یا ریسمان تراز)، طناب کشتی، افسار، خط تلفن، سیم تلفن (یا تلگراف و غیره)، شبکه ی سیم کشی، سیم برق، (تلفن) خط فرعی، لوله ی آب، لوله ی گاز، لوله کشی، (در برخی بازی های ورزشی مانند فوتبال) خط دور زمین، (مسابقه ی دو و پرش و غیره) خط آغاز، خط پایان، خط مرزی، سرحد پایان، (جمع) برون نما، طرح، سبک، صف، ردیف، رده، دخ، آمود، راسته، راستا، مصرع، بیت، سلسله، زنجیره، اعقاب، بازماندگان، تبار، نسل، دودمان، خانواده، خط اتوبوس (یا ترن یا کشتی یا هواپیما و غیره)، شرکت اتوبوس رانی، (راه آهن و غیره) ریل، خط آهن، شاخه ی راه آهن، مسیر، خط سیر، (ارتش) خط تیر، نحوه ی عمل یا بیان، فحوا، طرز، روش، خط مشی، سیاست، شیوه، پیشه، حرفه، شغل، کار، نوع کالا، جنس، قماش، فقره، جور، قلم، رشته ی تخصص، رشته ی مورد علاقه (یا استعداد)، منبع اطلاع، خبر، آگهداد، نامه ی کوتاه، یادداشت، (جمع - در نمایشنامه و تئاتر) جمع مکالمات نمایش، جمع سخنان هر بازیگر، نقش، (عامیانه) چاخان، شیره مالی، (هندسه - ریاضی) خط راست، ضلع، (ارتش) ستون، خط جبهه، خط پدافندی، پیاده نظام، نیروهای رزمی، (موسیقی) آهنگ، خط کشیدن، خط دار کردن، (با خط) مشخص کردن، آمودن، مخطط کردن، (معمولا با: up) ردیف کردن، به صف کردن، متوافق کردن، هماهنگ کردن، صف کشیدن، قطار شدن، در امتداد لبه ی چیزی قرار دادن، در راستای چیزی قرار دادن یا بودن، خط فاصل، خط جداساز، بخشگر، خط تفکیک، (قدیمی) سرنوشت، قسمت، (معمولا جمع) نقشه ی ساختمان، نقشه ی عملیات، رجوع شود به: lineage، (خودمانی) یک ذره کوکایین، (انگلیس) قباله ی ازدواج (marriage lines هم می گویند)، (جغرافی) خط استوا، خط نصف النهار، چروک انداختن، چین و چروک، آستر کردن، آستر زدن به، آستر بودن، (درون چیزی را) پوشاندن، مغزی گذاشتن، سجاف کردن، فرآویز زدن، جاده، دهنه، لجام، خط انداختن در، بخط کردن با up، اراستن، ترازکردن، پوشاندن

تلفظ انگلیسی/laɪn/
تلفظ آمریکایی/ˈlaɪn/

مترادف‌های line

معنینقشکلمات
سیماسمstring, chord, argent, silver, cord, wire, bream, line, money, pus
بنداسمfit, article, articulation, joint, link, bind, bond, clause, provision, snare, segment, levee, facet, hinge, line, dyke, dike, paragraph, dam, wristband, tie, frenum, clamp, binder, sling, fastening, manacle, weir, canto, ligation, commissure, ligature , noose, facia, fascia, funiculus, joggle, holdback, holdfast, internode, ligament, proviso, stanza, trawl
خطاسمhand, order, groove, way, road, character, bar, mark, letter, row, line, file, feature, writing, track, script, streak, charter, letter missive, stripe, calligraphy, rut, ruler, ruck, message, legend, fascia, stria, handwriting, penmanship, printmaking, tails
دهنهاسمbit, gap, line, muzzle, harness, jet
لجاماسمsnaffle, bit, line, rein
طرحاسمtrace, figure, design, skeleton, projection, line, scheme, draft, pattern, plan, blueprint, layout, project, model, drawing, lineament, diagram, plot, protraction, sketch, croquis, delineation, eye draught, schema, outline, shop drawing
رشتهاسمtract, connection, field, sequence, string, sphere, chain, branch, suite, system, series, line, rank, clue, strand, thread, fiber, filament, catena, tissue, ligature
سطراسمrow, line, by-line
ریسماناسمstring, chord, cord, line, thread, cable, rope, warp
ردهاسمrow, tier, series, line, category, class, echelon
جادهاسمway, road, path, route, street, line, turnpike, track, pathway, causeway, pad
رسناسمcord, line, sling, rope
مسیراسمdistance, direction, way, road, path, route, course, line, track, waterway, orbit, itinerary, traverse, riverbed, tideway
ردیفاسمorder, run, row, tier, string, series, line, rank, cue, succession
مسیر کهباخط کشی مشخص میشوداسمline
خط کشیدنفعلline, tick
خط انداختن درفعلline
اراستنفعلrange, blazon, habit, trim, adorn, decorate, primp, illustrate, apparel, groom, titivate, attire, bedeck, prettify, smarten, bedight, ornament, grace, brave, arrange, fettle, line, equip, array, rank, tidy, perk, deck, inlay, prim, clothe, endue, embroider, prune, stud, indue
پوشاندنفعلensconce, envelop, case, apparel, cover, mask, conceal, coat, veil, put on, sod, line, vest, deck, belay, bestrew, jacket, blanket, sheathe, shingle, camouflage, submerge, overcast, immerse, shroud, clothe, wear, crown, endue, infold, indue, suffuse
خط دار کردنفعلfreak, line
تراز کردنفعلslight, level, line
استر کردنفعلline, ceil

کلمات مرتبط با line

عبارت‌های مرتبط با line



X

موتور ترجمه‌ی محاوره

موتور محاوره ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۳۰ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل زیرنویس فیلم‌ها است و مجموعه‌ای از رمان‌ها، و داستان‌های ترجمه‌شده نیز در این پیکره گردآوری‌شده‌اند.
تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۱۲ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آنجایی که زبان محاوره فارسی بسیار متفاوت از زبان رسمی است موتور ترجمه محاوره به صورت کاملا مستقل از موتور رسمی آموزش داده شده در ابتدای درخواست شما رسمی یا محاوره بودن متن به صورت خودکار توسط سیستم شناسایی شده و مناسب‌ترین موتور برای آن انتخاب می‌شود.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت استاز همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

موتور ترجمه‌ی رسمی

موتور رسمی ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۶۵ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل اخبار گردآوری و ترجمه‌شده از خبرگزاری‌های معتبر نظیر cnn، bbc، reuters و مجلات خارجی در طول سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ گردآوری شده است. بخش دیگری از این پیکره با انتخاب جملات ترجمه‌شده از سایت ویکی‌پدیا آماده شده و بخشی دیگر از آن به مقالات علمی و تخصصی اختصاص داده‌شده است.

تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۲۵ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت است از همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

زمان ترجمه

ترجمه‌ی متنی که وارد کردید ثانیه طول کشیده است. این یعنی بطور متوسط ثانیه برای هر کلمه زمان سپری شده است.

با این حساب، ترجمه‌ی یک پست از یک وبلاگ خارجی (که حدوداً ۵۰۰ کلمه دارد) مجموعاً ثانیه طول می‌کشد. این را با یک مترجم انسان مقایسه کنید!

با کمک ماشین شما هم می‌توانید با سرعتی بیش از سرعت یک مترجم حرفه‌ای ترجمه‌های باکیفیت قابل‌قبول داشته باشید. کافیست از سرویس کمک مترجم «ترجمیار» استفاده کنید و خودتان ترجمه کنید

برنامک ترگمان!

برای سهولت بیشتر در استفاده از ترگمان، می‌توانید از برنامک آن استفاده کنید.