تبلیغات
خودت هر مقاله‌ای رو ترجمه کن!
مهم نیست زبانت چقدر خوبه، هر مقاله‌ی تخصصی رو میتونی با #ترجمیار ترجمه کنی. آزمایشش تا ۲۰۰۰ کلمه رایگانه!
https://www.tarjomyar.ir
زبان مبدأ ▾
foot
۰/۵۰۰۰
زبان مقصد
▾
ترجمه‌کن!
پا (از مچ پا به پایین ـ تمام پا را می گویند leg)، هرچیز پامانند: پایه، ته ستون (و غیره)، پایین، پایین پا
ترجمه شده با موتور محاوره در ۰.۰۴۲۴ ثانیه
دیکشنری با کمک 
foot در دیکشنری
معنی‌های foot
پا (از مچ پا به پایین ـ تمام پا را می گویند leg)، هرچیز پامانند: پایه، ته ستون (و غیره)، پایین، پایین پا، زیر، آخر (فهرست و غیره)، (جمع آن را foot هم می نویسند) سنجه ی درازا (برابر با 12 اینچ یا 30/48 سانتی متر) پا، فوت (مخفف آن: ft، نشان آن: مثلا: ده فوت - 10)، (شعر انگلیسی) پایه، پایی (در برابر: دستی hand)، (عامیانه) پرداختن (هزینه ی چیزی)، پیاده، پایین جوراب (در برابر ساق جوراب)، پایین چکمه و پوتین (در برابر ساق)، کف جوراب، (معمولا جمع ـ جمع آن: foots) ته نشست، درده، رسوب، لای، قدم، گام، پایکوبی کردن، رقصیدن، گام برداشتن (یا نهادن)، پا گذاشتن (در)، (به ویژه در مورد کشتی بادبان دار) جلو رفتن، (به کفش یا جوراب) ته گذاشتن، وصله کردن (کف جوراب یا کفش)، (امریکا ـ حسابداری و غیره ـ عامیانه ـ معمولا با: up) جمع بستن (ارقام یک ستون و غیره) و نوشتن حاصل جمع در پایین ستون، پای نویسی کردن، پاچه، دامنه، فوت مقیاس طول انگلیسی معادل 21 اینچ، هجای شعری، پازدن، پرداختن مخارج
/fʊt/
/ˈfʊt/مترادف‌های foot
| معنی | نقش | کلمات |
|---|---|---|
| پا | اسم | support, strength, partner, accident, chance, happening, foot, leg, paw, bottom, ground, end, account, part, power, peg, foundation, ped, pod, playmate |
| دامنه | اسم | amplitude, foot, domain, hillside, skirt, sidehill, brae |
| فوت | اسم | foot, dying, blow, death, decease, passing away, puff |
| قدم | اسم | pace, foot, stride, step, goer, footstep, footpace |
| پاچه | اسم | foot, leg, trotter |
| هجای شعری | اسم | foot |
| پرداختن مخارج | فعل | foot |
| پا زدن | فعل | foot, go, deceive, kick, pedal |
متضادهای foot
| معنی | نقش | کلمات |
|---|
مثالهایی از foot
کلمات مرتبط با foot
- afoot
- barefoot
- barefooted
- bigfoot
- blackfoot
- catfooted
- clubfoot
- (پزشکی) پای چنبری، پاگدویی، پای گرزی، پای چماقی (talipes هم می گویند)، طب پای کوتاه وکج بطور مادرزادی، کجی، پیچیدگی، کج پا، پاچنبری
- coltsfoot
- crowfoot
- (گیاه شناسی) سوزن چوپان، شمعدانی وحشی، آهوماش زرد، یونجه زرد، یونجه پا کلاغی، آلاله ی تلخ (انواع گیاهان تیره ی ranunculaceae از جنس ranunculus که گل های زرد می دهند)، رجوع شود به: caltrop، نوعی شمعدانی
- duckfooted
- flatfoot
- (صاف و بی انحنا بودن کف پا که نوعی نابهنجاری محسوب می شود) صاف پایی، پاپهن، مسطح شدن کف پا، از بین رفتن انحناء کف پا، پلیس گشتی، ملوان، دارای عزم ثابت
- footage
- football
- (امریکا) فوتبال امریکایی، (عقیده یا طرح یا موضوع که مثل توپ به پس و پیش پرانده شود) موضوع حاد، چیز بحث انگیز، (انگلیس) فوتبال (در امریکا و کانادا می گویند: soccer)، توپ فوتبال، توپ فوتبال امریکایی (که بیضی است)، بازی فوتبال، فوتبال بازی کردن
- footballer
- footboard
- (تخته ای که زیر میز قرار دارد و پا را روی آن می گذارند) جاپایی، زیرپایی، تخته پله نردبان، پایه تختخواب
- footboy
- پادو، خانه شاگرد، نوکر ، شاگرد
- footbridge
- footcandle
- footcloth
- (پارچه ای که برای زینت برپشت زین و روی کپل اسب می آویختند) کپل پوش، غاشیه، روپوش اسب، پای انداز، قالیچه، زین پوش
- footed
عبارت‌های مرتبط با foot
- foot and mouth
- foot and mouth disease
- foot bank
- foot bath
- foot bone
- foot brake
- foot breadth
- foot bridge
- foot candle
- foot cloth
- foot fault
- foot guards
- foot hill
- foot it
- acre foot
- (امریکا) مقدار آبی که یک جریب فرنگی را به ارتفاع یک فوت فرا می گیرد (43560 پای مکعب)
- یک جریب اب 5/3321 متر مکعب اب
- acre foot or acre foot
- ampere foot
- athlete's foot
- (پزشکی) بیماری قارچی پوست پا (به ویژه بین انگشتان پا که توام است با خارش و گاهی سوزش و پوست ریزی)
- نوعی مرض قارچی انگشتان نوعی مر قارچی انگشتان
- bears foot
- bird's foot
- (گیاه شناسی - هر گیاهی که برگ هایش به شکل پای پرنده باشد) پامرغی
- برگ پای مرغی
- شبیه پای پرنده شبیه پای پرنده
- board foot
- candle foot
- cloven foot
- club foot
- crow's foot
- (معمولا جمع - چین و چروک گوشه ی خارجی هر چشم) چین و چروک پنجه کلاغی
- چشم آژنگ
- (دوزندگی) بخیه ی سه سوی
- بخیه ی پنجه کلاغی (که معمولا در آخر درز برای استحکام بیشتر می دوزند) (crowsfoot هم می نویسند)
- هرچیزی بشکل پنجه کلاغ
- چین وچروک گوشه لب وچشم هرچیزی بشکل پنجه کلاه
- flat foot
- goose foot
