cut-
۰/۵۰۰۰
  • clear
ترجمه‌کن!
بریدن (بریدگی ایجاد کردن یا سوراخ کردن)، شکافتن، (بریدن و جدا کردن یا بخش کردن) قطع کردن، چیدن، گسلاندن
  • کپی متن ترجمه‌شده
  • تایید ترجمه
  • رد ترجمه
  • پیشنهاد ترجمه
  • قبول ترجمه پیشنهادی
  • رد ترجمه پیشنهادی

cut- در دیکشنری


معنی‌های cut-

بریدن (بریدگی ایجاد کردن یا سوراخ کردن)، شکافتن، (بریدن و جدا کردن یا بخش کردن) قطع کردن، چیدن، گسلاندن، زدن، انداختن، پاره کردن، قطع شدن، برداشت کردن، درو کردن، شکستن، کم کردن، کسر کردن، کوتاه کردن، حذف کردن، دندان درآوردن، (احساسات کسی را) جریحه دار کردن، زخم زبان زدن، توهین، درشتی، رد شدن، (ورق بازی) بر زدن ، کات کردن، کوپ کردن، برتختی زدن، (عامیانه) بی اعتنایی کردن (برای توهین به دیگران)، (حضور دیگری را) به روی خود نیاوردن، جواب سلام ندادن، بی اعتنایی، (کلاس و کار و غیره) غیبت غیر موجه کردن، غیبت (غیرموجه)، (عامیانه) از کار انداختن، (خودمانی - صدا را) قطع کردن، (چربی و چرک و غیره) زدودن، حک کردن، کندن، سنگ بری کردن، جواهر تراشی کردن، گراور بریدن، عکس، نفوذ کردن، تند حرکت کردن، (ناگهان) تغییر جهت دادن، ویراژ دادن، بریده، برین، قاچ، چاک دار، قطع شده، شکافته، زده شده، مقطوع، کسر شده، کاشته (شده)، کاهش یافته، تخفیف یافته، برش، بریدگی، برینش، کرچ، ضربه (با چیز تیز و بران)، بخش حذف شده، زخم (شمشیر و چاقو و غیره)، کاستن، کم شدگی، (دوزندگی) برش، طرح، مد، دوخت، (عامیانه) سهم، حصه، نصیب، بخش (سود یا دزدی و غیره)، رقیق کردن، آبکی کردن، اخته کردن، تخم کشیدن، (فیلمبرداری را) متوقف کردن، قطع فیلم برداری، (بخشی از فیلم را) زدن، (ناگهان از صحنه ای به صحنه ی دیگر رفتن (فیلم)، (گرامافون و غیره) صفحه پر کردن، نوار پر کردن، برش دار کردن، قیچی کردن، تراشیده (a cut diamond)، حک شده، (گیاه شناسی) شکافته، شکافدار، دندانه دار (مانند برخی برگ ها و گلبرگ ها)، (گوشت) لخت، تکه، باریکه، شقه، لشکه، لبه (ی هر چیز بریده شده)، رجوع شود به: shortcut، (مشت زنی) کات زدن، گسیختن، گسستن، قطع کردن، تراش دادن الماس وغیره، عبور کردن، گذاشتن، معبر، کانال، جوی

تلفظ انگلیسی/kʌt/
تلفظ آمریکایی/ˈkət/

مترادف‌های cut-

معنینقشکلمات
قطعاسمcut, ablation, cutting, format, outage, disconnection, abscission, rupture, dissection, slack, dismemberment, positivism, concision, disruption, excision, resection, scissors, severance, tearing off
برشاسمcut, cutting, abscission, incision, section, slice, dissection, mammock, borsch, borscht, broach, slash, clip, concision, scissoring, truncation, slicing, hack, excision, resection, snip, snipping
جویاسمcut, rush, stream, kennel, gutter, runnel
معبراسمcut, pass, passage, ferry, passageway, ford, crossover, crossing, ferryboat, ferry bridge, passover, passway, railway crossing
بریدگیاسمcut, rift, gash, notch, slit, jag, kerf, scission
مقطعاسمcut, section, segment, profile
شکافاسمcrack, fracture, break, hiatus, breach, cut, incision, gap, craze, chap, split, flaw, chink, slot, notch, fraction, nick, breakthrough, seam, slit, slash, chasm, chine, suture, crevice, rip, cleft, rake, hair crack, interstice, scar, stoma
کانالاسمcut, groove, channel, gullet, kennel
چاکاسمcut, rift, incision, slashing, scissor, tear, split, chink, slot, slit, slash, suture, fissure, kerf, rip, hack, scotch, interstice, stoma
تخفیفاسمdiscount, abatement, cut, remission, damping, alleviation, rebate, relaxation, assuagement, refraction
مخروطصفتcut, chiseled, chiselled
بریدهصفتcut, cutoff
چاک چاکصفتcut, rimous, torn, rimose
برش دادنفعلcut, rift, section, cut out
پاره کردنفعلcut, tear, shred, rip, mangle, tear up, rend, lacerate, lancinate
گسیختنفعلfracture, cut, interrupt, snap, rupture, tear, intermit
گسستنفعلcut, disconnect, rupture, tear
تراش دادنفعلcut, lathe, rasp
نشناختنفعلcut, disown
میان برکردنفعلcut
گذاشتنفعلleave, cut, stead, lodge, place, attach, have, put, let, deposit, infiltrate
تقلیل دادنفعلreduce, lessen, cut, attenuate, weaken, scrimp, cut back, cut down
دونیم کردنفعلcut, bisect, halve, split
کم کردنفعلdiminish, reduce, bate, cut, alleviate, subtract, deduct, rebate, thin, extenuate, weaken, shade, soften, deduce, detract, relax, disqualify, draw off, retrench
بریدنفعلchop, truncate, dock, cut off, cut, intercept, carve, rift, slice, flick, amputate, sliver, cut back, haggle, knife, shred, gash, engrave, whittle, incise, shear, mangle, raze, hack, exsect, hew, lancinate, resect, scarp, sever, skive, stump, sunder
زدنفعلcut off, cut, attain, get, strike, stroke, hit, play, touch, bop, lop, sound, haze, amputate, beat, slap, put on, tie, fly, clobber, slat, belt, whack, drub, mallet, chap, throb, imprint, knock, pummel, bruise, pulsate, spray, bunt, pop, frap, smite, nail, clout, poke, ding, shoot, pound, inject, lam, thwack, snip
چیدنفعلcut, trim, lop, arrange, set, pick up, pluck, pick, mow, pull, pare, clip, crop, flunk, pick over, snip, skive, tear away
قطع کردنفعلablate, cut off, cut, disconnect, interrupt, intercept, out, rupture, burst, cross, operate, flick, excise, cleave, fell, discontinue, traverse, intermit, exsect , excide, exscind, hew, leave off, put by, retrench, skive, stump, snip off

کلمات مرتبط با cut-

عبارت‌های مرتبط با cut-



X

موتور ترجمه‌ی محاوره

موتور محاوره ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۳۰ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل زیرنویس فیلم‌ها است و مجموعه‌ای از رمان‌ها، و داستان‌های ترجمه‌شده نیز در این پیکره گردآوری‌شده‌اند.
تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۱۲ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آنجایی که زبان محاوره فارسی بسیار متفاوت از زبان رسمی است موتور ترجمه محاوره به صورت کاملا مستقل از موتور رسمی آموزش داده شده در ابتدای درخواست شما رسمی یا محاوره بودن متن به صورت خودکار توسط سیستم شناسایی شده و مناسب‌ترین موتور برای آن انتخاب می‌شود.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت استاز همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

موتور ترجمه‌ی رسمی

موتور رسمی ترجمه ترگمان یک موتور ترجمه‌ماشینی نورونی مبتنی بر الگوریتم‌های یادگیری ژرف است که با استفاده از پیکره متنی با بیش از ۶۵ میلیون کلمه متن انگلیسی ترجمه‌شده به فارسی آموزش دیده است. بخش عمده این پیکره شامل اخبار گردآوری و ترجمه‌شده از خبرگزاری‌های معتبر نظیر cnn، bbc، reuters و مجلات خارجی در طول سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ گردآوری شده است. بخش دیگری از این پیکره با انتخاب جملات ترجمه‌شده از سایت ویکی‌پدیا آماده شده و بخشی دیگر از آن به مقالات علمی و تخصصی اختصاص داده‌شده است.

تا کنون علاوه بر موتور ترجمه، بیش از ۲۵ میلیون کلمه متن این پیکره نیز به صورت متن‌باز منتشر شده و از طریق سایت پارسیگان در اختیار محققین قرار گرفته است.

از آن‌جایی که در موتور‌های ترجمه نورونی حجم پیکره آموزش‌داده‌شده به ماشین یکی از مهمترین شاخصه‌های افزایش کیفیت است از همه علاقمندان و مترجمین درخواست‌ می‌کنیم تا ما را در افزایش کیفیت این موتور یاری کنند.


oss@targoman.com

زمان ترجمه

ترجمه‌ی متنی که وارد کردید ثانیه طول کشیده است. این یعنی بطور متوسط ثانیه برای هر کلمه زمان سپری شده است.

با این حساب، ترجمه‌ی یک پست از یک وبلاگ خارجی (که حدوداً ۵۰۰ کلمه دارد) مجموعاً ثانیه طول می‌کشد. این را با یک مترجم انسان مقایسه کنید!

با کمک ماشین شما هم می‌توانید با سرعتی بیش از سرعت یک مترجم حرفه‌ای ترجمه‌های باکیفیت قابل‌قبول داشته باشید. کافیست از سرویس کمک مترجم «ترجمیار» استفاده کنید و خودتان ترجمه کنید

برنامک ترگمان!

برای سهولت بیشتر در استفاده از ترگمان، می‌توانید از برنامک آن استفاده کنید.